کد خبر: 13737

بهرام رادان در نقش ناصرالدین‌شاه در سریال جیران؛ قسمت بیستم و همسر واقعی شاه

بهرام رادان در نقش ناصرالدین‌شاه در سریال جیران؛ همسر واقعی شاه و قسمت بیستم سریال را بشناسید

بهرام رادان در نقش ناصرالدین‌شاه در سریال جیران، همسر واقعی شاه و قسمت بیستم، با جزئیات و تصاویر جذاب.

بهرام رادان در نقش ناصرالدین‌شاه در سریال جیران؛ همسر واقعی شاه و قسمت بیستم سریال را بشناسید

بهرام رادان، بازیگر شناخته‌شده سینمای ایران، این روزها با حضور در سریال جیران بیشتر توجه‌ها را به خود جلب کرده است. او نقش ناصرالدین شاه را در این مجموعه ایفا می‌کند. در ادامه، تصویری از همسر واقعی ناصرالدین شاه، که در سریال جیران حضور دارد، برای شما قرار داده‌ایم.

همسر ناصرالدین شاه در سریال جیران

خلاصه‌ای از قسمت بیستم سریال جیران.

علی خان در یکی از حیاط‌های ارگ منتظر نواب علیه است. مهد علیا به سمت او می‌آید و می‌پرسد چرا نتوانستی خدیجه خاتون و عباس میرزا را بکشید، و او را سرزنش می‌کند. علی خان پاسخ می‌دهد اگر فقط چند دقیقه قراوول خواسته بود، با حکم شاه دیرتر می‌رسید و کار آن‌ها تمام شده بود. سپس از آنجا می‌رود. پس از رفتن علی خان، نواب علیه زیر لب نام سلمان را می‌خواند، خواجه باشی هم به آنجا می‌آید و رو به او می‌گوید همسران شاه همچنان نشسته‌اند تا خواسته‌هایشان برآورده شود، و سپس از آنجا می‌رود.

تاجی، ستاره و شکوه السلطنه در حرم پناه گرفته‌اند و همراه با خواجه‌هایشان حضور دارند. ستاره با ترس می‌گوید کاش زودتر به حرم بازگردیم، اما شکوه السلطنه پشت تاجی قرار گرفته و می‌گوید تا زمانی که تاجی بگوید، ما اینجا می‌مانیم. همه نگران از محبوب‌تر شدن جیران هستند و با هم صحبت می‌کنند، در حالی که خدمتکاران دربار نیز از آن‌ها پذیرایی می‌کنند.

قسمت بیستم از مجموعه جیران

جیران برای سیاوش نامه‌ای نوشته است و قصد دارد طلسم ماه که به گردن خاتون گرجی است را تصاحب کند. او آن را به گل نسا می‌دهد تا به رحمت برساند، اما عزیز آقا هر چقدر تلاش می‌کند مانع شوند، موفق نمی‌شود. در نهایت، گل نسا نامه جیران، خواهرش را به رحمت می‌دهد و او نیز آن را به سیاوش می‌رساند.

پریناز ایزدیار در پروژه جدید تلویزیونی حضور یافته است.

در نامه‌ای که جیران به سیاوش نوشته است، تأکید می‌کند که باید هر طور شده طلسم ماه را تصاحب کند. او از سیاوش می‌خواهد فردا، هنگامی که خاتون گرجی به بازار می‌رود، گردنبند و هر چیز قیمتی دیگری را از او برباید، به طوری که همه چیز طبیعی به نظر برسد. همچنین، جیران آرزوی خود را بیان می‌کند که می‌خواهد یک رعیت زاده ولیعهد شود و پس از ناصر، بر ایران حکومت کند.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار