هنر بیصدا و اعتراضات خشن برای نجات زمین
هنر محکوم بیصدا: اعتراضات محیطزیستی خشن و حمله به میراث فرهنگی برای نجات زمین
اعتراضات محیطزیستی خشن و حمله به میراث فرهنگی با هنر نمادین، پیامهای اضطراری نجات زمین و هشدارهای بیصدا در دوره بحران اقلیمی را نشان میدهد.

در زمانی که تغییرات اقلیمی بیش از هر سخنرانی پرطمطراق دولتی، در زندگی روزمره ما نقش بسته است، نگرانی درباره آینده زمین که به سرعت نزدیکتر میشود و پایان آن زودتر از حد تصور است، دیگر صرفاً شعار نیست بلکه باید به یک مطالبه فردی و جمعی تبدیل شود. دیگر لازم نیست اخبار وحشتناک اقلیمی را در رسانهها پیگیری کنید؛ تنها با تجربه زمستانهای گرم و تابستانهای غیرقابل تحمل، میتوانید از خطری که شما را تهدید میکند آگاه شوید.
دیگر نیاز نیست نگران یخهای ذوبشده در قطب جنوب باشید یا به دنبال گزارشهای آلودگی صنایع بزرگ جهانی بگردید؛ فقط کافی است نفس بکشید. آنچه احساس میکنید، ترکیبی است از بوی دود و خاک. با مصرف آب بیشتر در یک روز، حتماً کسی در اطرافتان متوجه میشود که کمآبی در ایران مشکلساز شده است و به زودی دیگر آب نخواهیم داشت.
کافی است به سمت ارومیه سفر کنید، دیگر اثری از دریاچه نمک که زمانی مقصد گردشگری بود و در کنار جاده منظرهای دیدنی داشت، نیست. کافی است به تغییر فصول در منطقهتان توجه کنید، ایران که چهار فصل داشت، کمکم در حال از دست دادن این ویژگی است. تنها کافی است نگاهی به اطرافتان بیندازید.
ما، تمامی فعالان حوزه محیطزیست
با تشدید بحرانهای زیستمحیطی، نگرانی درباره تغییرات اقلیمی و آینده بشریت دیگر محدود به گروه کوچکی از فعالان محیطزیست نیست. امروزه بسیاری از افراد، تأثیر این تغییرات را در زندگی روزمرهشان احساس میکنند و نسبت به آن اعتراض دارند. بسیاری از این معترضان به جمع فعالان محیطزیست پیوستهاند. اکنون بسیاری آگاهند که قطع هر درخت چه پیامدهایی برای خود و نسلهای آیندهشان به همراه دارد.
اکنون بسیاری درک کردهاند که هر صنعت چه تاثیراتی بر آینده سبز زمین دارد و چگونه در قالب چرخه بزرگ اقتصاد، به آن آسیب میرساند. آشکار شدن این خطرات نزدیک و ملموس، سبب شده است که سطح آگاهی عمومی بالا رود و افراد در قبال مسائل زیستمحیطی فعالتر شوند. این فعالیتها گاهی با تشکیل و سازماندهی نهادهای محیطزیستی به صورت علنی ظاهر میشوند و گاهی نیز در رفتارهای فردی و شخصی افراد بروز پیدا میکنند.
اقدامات سیاسی یا سیاست، اقداماتی هستند که در حوزه سیاست و مدیریت عمومی انجام میشوند.
در سالهای اخیر، تعداد زیادی اقدام برای حفاظت از محیطزیست صورت گرفته است. غالب این اقدامات با هدف جلب توجه دولتهای جهانی به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، آسیبهای زیستمحیطی و بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی انجام شده است، اما اغلب این تلاشها بیشتر جنبه نمادین و سیاسی داشتهاند.
از سوی دیگر، از سال 1992 میلادی، دولتهای جهان هر سال در کنفرانسهای تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد گرد هم میآیند تا در مذاکراتی مشترک و الزامآور، راهکارهایی برای کاهش خطرات تغییرات اقلیمی بیابند. این نشستهای COP بیشتر نماد فعالیتهای رهبران جهان است که باید در قالب اقدامات انساندوستانه انجام شوند. اما واقعیت این است که دغدغهمندی سیاسی نسبت به محیطزیست غالباً جنبه نمایشی دارد. در مقابل، مردم سراسر جهان سالهاست که در برابر این نمایشهای سیاسی ایستاده و خواهان تغییر در رویکردهای مسئولان هستند.
اجرایی برای حفظ محیطزیست
در حالی که هدف این گزارش تحلیل تصمیمات محیطزیستی سیاستمداران جهان یا میزان تأثیرگذاری اقدامات نهادهای فعال در حوزه محیطزیست نیست، اما تمرکز اصلی بر گزارشی است که چندی پیش روزنامه نیویورک تایمز درباره یک رویداد بزرگ و تاثیرگذار در مقابله با تهدیدات محیطزیستی منتشر کرد.
هنر، جایی که زبان از بیان ناتوان میشود.
یک گروه هنرمند دغدغهمند قصد دارند با برگزاری یک نمایش عمومی و در قالب یک حرکت نمادین، توجه جهان را به بحران تغییرات اقلیمی جلب کنند. این هنرمندان، در یک سفر دوماهه، نمایش خود را به صورت یک پرفورمنس بزرگ در حال حرکت طراحی کردهاند تا با استفاده از مجسمههای غولپیکر حیوانات، هشدارهای محیطزیستی خود را به جهانیان منتقل کنند.
این اقدام، که نتیجه تعهد و دغدغهمندی این گروه در استفاده از مواد طبیعی و تخریبپذیر برای ساخت مجسمهها است و همچنین به کمآلودهترین روشها در طول سفرشان اهمیت میدهد، پیامی واضح و تاثیرگذار را به مخاطبان منتقل میکند. نام این گروه «گلهها» است، گروهی که هنر را ابزار نجات زمین قرار دادهاند تا با بهرهگیری از زبان هنر، مفاهیم مهم را در زمانی که کلام از بیان آنها ناتوان است، به تصویر بکشند. در دورهای که گفتار توانایی انتقال پیام را ندارد، آنان هنر را به عنوان زبان بیکلام برگزیدهاند.
هدف: حفاظت از محیطزیست یا نابود کردن هنر؟
این اقدام شگفتانگیز که از آفریقا شروع شده و پس از عبور از 118 کشور در نهایت به نروژ در شمالترین نقطه جهان میرسد، نشان میدهد که اقدامات محیطزیستی همواره به شکل باشکوه و بیضرر نبوده است. در سالهای اخیر، بارها شاهد اقداماتی بودهایم که نه تنها نگرانیهای محیطزیستی را به درستی منعکس نکردهاند، بلکه گاهی جهان را در حیرت و تردید فرو بردهاند. اقداماتی تند و افراطی، که در زیر عنوان حفاظت از محیطزیست، هنر را هدف قرار دادهاند، در جهانی که هنر وسیلهای برای انتقال مفاهیم است، برخی فعالان محیطزیست را به مخدوش کردن ارزشهای هنری و پیامهای واقعی سوق داده است.
هدف مونالیزا پاشیدن سوپ شد!
در سال گذشته، دو فعال محیطزیست بر روی تابلوی مشهور مونالیزا در موزه لوور کاسه سوپ پاشیدند. این اقدام که آن را نمادین توصیف کردند، همراه با فریاد شعاری بود: «چه چیزی مهمتر است؛ هنر یا حق برخورداری از غذای سالم و پایدار؟» آنها همچنین شعارهای دیگری سر دادند: «سیستم کشاورزی شما بیمار است. کشاورزان ما در راه کار جان میدهند». این دو زن، تیشرتهایی بر تن داشتند که بر روی آنها نوشته شده بود: «ضد حمله غذایی».
این فعالان عضو یک گروه محیطزیستی بودند که پس از این عمل، در بیانیهای در شبکه ایکس اعلام کردند: «مدل کنونی تغذیه، اقشار آسیبپذیر را نادیده میگیرد و حق اساسی ما برای دسترسی به غذا را نادیده میگیرد». این دومین بار بود که نقاشی مونالیزا هدف حمله فعالان محیطزیست قرار میگرفت.
دو سال پیشتر، یک فعال محیطزیست کیکی را به سمت این اثر هنری پرتاب کرد تا پیام «اندیشیدن به زمین» را به جهانیان برساند. اکنون، این تابلو هنری قرن شانزدهم در پشت شیشهای مقاوم قرار گرفته است تا از آسیبهای احتمالی محافظت شود. وزیر فرهنگ فرانسه در واکنش به این حادثه در شبکه ایکس نوشت: «مونالیزا، مانند میراث ما، متعلق به آینده است».
دستان سرخ که روی تابلو قرار گرفتهاند
یک سال قبل، موزه استکهلم شاهد رویدادی مشابه بود. دو فعال محیطزیست روی تابلو «باغ هنرمند در جیورنی» اثر کلود مونه، رنگ قرمز پاشیدند و دستان خود را بر روی شیشه محافظ نقاشی قرار دادند. موزه استکهلم در بیانیهای این عمل را «تخریب عمدی و شدید» توصیف کرد و آثار هنری را میراث فرهنگی نسلها دانست که نباید هدف حمله یا تخریب قرار گیرند. پس از این رویداد، یک سازمان فعال در حوزه محیطزیست مسئولیت این اقدام را بر عهده گرفت.
مکرون ربوده شد.
در آخرین نمونه از این اقدامات، مجسمه مومی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، از موزه گرون ربوده شد. هرچند فردی که این اقدام را انجام داد، یک فعال محیطزیستی بود، اما این بار هدف آنها سیاسی بود. این افراد با سرقت مجسمه رئیسجمهور و قرار دادن آن مقابل سفارت روسیه و شرکت برق فرانسه، خواستار قطع روابط کشورشان با روسیه شدند. در نتیجه، این دو فرد به اتهام سرقت اثر هنری به دادگاه احضار شدند.
هنر بیصدا، میراث محکومین
این نمونهها تنها بخش کوچکی از اقداماتی هستند که در سالهای اخیر با هدف انتقال پیامهای محیطزیستی، هنر را مورد حمله قرار دادهاند. اما سوال این است که چرا برای حفظ زمین، باید میراث هنری نیز هدف قرار گیرد؟ هرچند تمام بیانیههایی که پس از چنین اقداماتی صادر میشود، استفاده از آثار هنری را بهترین روش برای انتقال پیام معرفی میکنند، اما فعالان و دغدغهمندان بر این باورند که برای جلب توجه و واکنش، باید میراثی را از بین برد تا میراث دیگری حفظ شود.
نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که...
این گزارش قصد ندارد به تحلیل تصمیمات محیطزیستی سیاستمداران جهان بپردازد یا میزان تأثیرگذاری اقدامات نهادهای فعال در حوزه محیطزیست بر ایجاد تغییرات مثبت برای زمین را ارزیابی کند. چراکه مجموع اقداماتی که در سالهای اخیر انجام شده است،...