استیبلکوینها، کلید رشد آینده دیفای و نظام مالی غیرمتمرکز
نقش کلیدی استیبلکوینها در رشد آینده دیفای؛ تحلیل کارشناسان و روندهای نوین بازار رمزارز
تحلیل روند رشد دیفای و نقش کلیدی استیبلکوینها در تحول بازار رمزارز و آینده نظامهای مالی غیرمتمرکز

فیلیپ دراگوسلاویچ، مدیرعامل مشترک صولفلیئر (Solflare)، در تحلیل جدید خود به روند رو به رشد بازار دیفای (DeFi) اشاره کرده است. او معتقد است که این حوزه پس از دو سال رکود، مجدداً در حال تجربه یک دوره احیا است و احتمال ماندگاری آن بیشتر است. در این مدت، با بهبود امنیت، افزایش تعداد کاربران و افزایش مشروعیت نهادی، شاخصهای دیفای به بالاترین سطح خود در سالهای اخیر رسیده است.
در گفتوگو با کریپتو نیوز، دراگوسلاویچ عوامل اصلی این رشد را برشمرده است. او تأکید میکند که ظهور استیبلکوینها (stablecoins) نقش کلیدی در جلب توجه هر دو گروه سرمایهگذاران خرد و کلان به دیفای دارد. رشد سریع استیبلکوینها و نوآوریهای مرتبط با آنها، به طور مستقیم فعالیتهای دیفای را تقویت کرده است.
علاوه بر این، پروتکلهای دیفای در شرایط ناپایدار بازار اثبات کردهاند که میتوانند در مقابل نوسانات بازار مقاومت نشان دهند. نمونه بارز آن، پلتفرم Hyperliquid است که در زمان فشارهای شدید بازار، بدون مشکل به فعالیت خود ادامه داد. این میزان از پایداری عملیاتی، اعتماد بیشتری به دیفای جلب میکند و نشان میدهد که این حوزه در مقایسه با صرافیهای متمرکز، در مقابل استرسها مقاومتر است. Hyperliquid همچنین به عنوان یکی از کسبوکارهای موفق بر اساس سود هر کارمند، توجه فعالان بازار را به خود جلب کرده است.
در ادامه، دراگوسلاویچ تفاوتهای این دوره با چرخه قبلی در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ را توضیح داد. او اشاره میکند که در آن زمان، بازار دیفای در مقایسه با صرافیهای متمرکز، سهم کوچکی داشت، به طوری که حجم معاملات در دیفای حدود ۱ درصد کل تراکنشهای کریپتو بود. اما اکنون، این رقم به نزدیک ۲۵ درصد رسیده است، نشاندهنده رشد قابل توجه و تغییر در ساختار بازار است.

صرافیهای متمرکز همچنان از مزایایی نظیر سرعت و اطمینان برخوردارند، چرا که در اصل بانکهای اطلاعاتی مورد اعتماد هستند. اما در ماههای اخیر، شاهد حضور بیشتر نهادهای مؤسساتمحور در حوزه دیفای (DeFi) هستیم.
همچنین، مواضع مثبتتری از سوی دولتهای جهانی، بهویژه در ایالات متحده، نسبت به دیفای مشاهده میشود که این امر بر مشروعیت و اعتبار این حوزه افزوده است. بسیاری آن را آینده زیرساختهای مالی میدانند و در حال حاضر دیفای بهعنوان یک جایگزین قابلتوجه در مسیر تحول نظامهای مالی شناخته میشود.
در این میان، نهادهای نظارتی در آمریکا درباره معافیتهای نوآورانه برای دیفای صحبت میکنند. این موضوع چه اهمیتی دارد؟
این موضوع بسیار مهم است، زیرا فضای لازم برای آزمایش و نوآوری در دیفای را فراهم میکند. در واقع، این روند نوعی «آزمایش و خطا» است که به توسعه و پیشرفت این حوزه کمک میکند. در دهههای گذشته، سیستمهای مالی سنتی تغییر قابلتوجهی نداشتهاند، اما در دنیای رقابتی و سرمایهداری امروز، عدم نوآوری منجر به پسماندگی میشود. آمریکا میخواهد در این رقابت پیشتاز باشد و با این رویکرد، فرصت رشد و توسعه را برای دیفای فراهم میکند.
در حالیکه شرکتهای فعال در حوزه رمزارز هزینههای زیادی برای لابیگری صرف میکنند، دیفای هنوز از چنین نمایندگی قدرتمندی برخوردار نیست. چرا با وجود این، توجه نهادهای نظارتی به این حوزه افزایش یافته است؟
لابیگری نیازمند منابع مالی و زمان است و تنها بزرگترین بازیگران متمرکز، مانند کوینبیس (Coinbase)، توانایی انجام آن را دارند. اکوسیستم دیفای در مرحله رشد است و بیشتر تمرکز بر ساخت و توسعه زیرساختها است. بنابراین، لابیگری در آینده نزدیک بیشتر شکل خواهد گرفت.
با این حال، برخی مقامهای دولتی که نگاهی آیندهنگر دارند، پتانسیل دیفای را میشناسند و تمایلی به نادیده گرفتن آن ندارند. آنها در حال فراهم کردن فرصت برای رشد این حوزه هستند، حتی بدون حمایتهای قوی لابیگری.
در حال حاضر، وضعیت توسعه دیفای چگونه است؟ آیا سیستمها و پروتکلها بهدرستی کار میکنند؟
ما هنوز در مراحل اولیه هستیم. سیستمهای مالی سنتی طی چند دهه توسعه یافتهاند، اما دیفای تنها در چند سال اخیر بهصورت جدی وارد عرصه شده است. در این مدت، میتوان از تجربیات سیستمهای مالی مرسوم بهره گرفت، اما دیفای امکان بازآفرینی و نوآوری در نحوه عملکرد نظامهای مالی را فراهم میکند.
حتی کیفپولها، که بخش اساسی استفاده از دیفای هستند، هنوز در مرحله رشد قرار دارند. اما انگیزه برای ساختن سیستمهای معنادار و کارآمد بسیار قوی است. حجم کاربران، تراکنشها و سیگنالهای نظارتی همگی نشان میدهند که دیفای در مسیر رشد است و این، محرکی قوی برای توسعه بیشتر است.
از سال ۲۰۲۲ تاکنون، تغییرات قابلتوجهی در ساختار ارزش پروتکلهای دیفای دیده شده است. اتریوم (اتریوم) همچنان در وضعیت ثبات قرار دارد، اما سولانا (سولانا) توانسته است TVL خود را دوبرابر کند. در مقابل، ترون (ترون) و بایننسچین (BSC) کاهش ارزش را تجربه میکنند. چه عواملی باعث این وضعیت شده است؟
این موضوع عمدتاً به تفاوتهای فنی مربوط میشود. سولانا، با سرعت و هزینه پایینتر، امکان تمرکز توسعهدهندگان بر ساخت برنامههای کاربردی را بیشتر میکند، بدون اینکه محدودیتهای زنجیره را در نظر بگیرند. اتریوم، همچنان بر پروتکلهای قرضدهی و وامدهی مانند آوه (Aave) تسلط دارد، اما سولانا برای برنامههای حجیم و با سرعت بالا، گزینه ایدهآلی است.

ارزیابی TVL (کل ارزش قفلشده) در حوزه دیفای (DeFi) نشان میدهد که این معیار کامل نیست. پلتفرمهای کارآمد لزوماً نیازمند TVL عظیم نیستند؛ بلکه حجم معاملات اهمیت بیشتری دارد، و سولانا (Solana) در این زمینه عملکرد قابل توجهی داشته است. این شبکه توانسته است در مقابل فشارهای بازار مقاومت نشان دهد و به عنوان زنجیرهای مناسب برای تراکنشها شناخته شود.
در مقابل، دیفای هنوز از نظر حجم معاملات و تعداد کاربران نسبت به صرافیهای متمرکز عقب است. دو عامل اصلی در این تفاوت نقش دارند: اول، قابلیتها و امکانات، و دوم، اعتماد کاربران. ساخت رابطهای معاملاتی در بستر متمرکز آسانتر است، در حالی که در دیفای تمامی فعالیتها در زنجیره انجام میشود که نیازمند هماهنگی میان چندین طرف است و این امر از نظر فنی چالشی دشوارتر است.
عامل دوم، اعتماد است. صرافیهای متمرکز مدت زمان بیشتری است که در بازار حضور دارند و سرمایهگذاریهای گستردهای در برندسازی و تبلیغات انجام دادهاند؛ از حمایت تیمهای ورزشی گرفته تا برگزاری رویدادهای بزرگ، که باعث تثبیت جایگاه آنها در ذهن کاربران شده است. این اعتماد، فرآیند جذب کاربران جدید را تسهیل میکند.
در زمینه تجربه کاربری، شباهتهایی بین دیفای و صرافیهای متمرکز وجود دارد. اما تفاوت اصلی در نحوه اجرا است. صرافیهای متمرکز امکان انجام معاملات با تایید نهایی سریع را فراهم میکنند، بدون نیاز به انتظار برای تایید بلوک یا پرداخت کارمزد گس، و از قابلیتهای معاملاتی با فرکانس بالا پشتیبانی میکنند. در مقابل، زیرساختهای دیفای هنوز محدودیتهایی دارند که مانع از انجام این نوع معاملات میشود؛ اما در عین حال، داراییهای کاربران در دیفای تحت کنترل خودشان قرار دارد، نه یک نگهدارنده واحد.
بنابراین، سوال این است که کاربران بیشتر ارزش چه چیزی را میگذارند: سرعت و سهولت یا کنترل و تمرکززدایی؟
در حوزه دیفای، بحث «بدون نیاز به اعتماد» بسیار مطرح است، اما باید توجه داشت که هنوز خطر هک و کلاهبرداری وجود دارد. یکی از تفاوتهای کلیدی دیفای، امکان نگهداری داراییها توسط خود کاربر است، که البته مسئولیت کامل آن را نیز بر عهده دارد. این موضوع نیازمند آموزش و آگاهی است، اما به مرور، امنیت این اکوسیستم در حال بهبود است. نمونهای از این تلاشها، امنیت کیف پولهایی است که داراییهای بیش از ۲۰ میلیارد دلار را نگهداری میکنند و تیمهای توسعه هر روز در حال ارتقای تدابیر امنیتی هستند.
در آینده، موضوعاتی مانند معاملات محرمانه یا حریم خصوصی در تراکنشهای دیفای اهمیت زیادی پیدا خواهند کرد. اگرچه بلاکچینها به دلیل شفافیت ذاتی، مانع انجام تراکنشهای بزرگ در فضای عمومی میشوند، اما پیشرفتهایی در راه است تا حریم خصوصی کاربران در تراکنشهای کریپتو حفظ شود. پروژههایی در حال توسعه بر روی سولانا (Solana) هستند که به این هدف کمک میکنند.
در افق چشمانداز، توسعههای بزرگی در حال شکلگیری است. در حالی که تمرکز اولیه اکوسیستم کریپتو بر روی دیفای و مباحث مربوط به مبادلات غیرمتمرکز، دفتر سفارش و نقدینگی بود، اکنون ستون دیگری در حال شکلگیری است: استیبلکوینها (Stablecoins). این داراییهای پایدار میتوانند نقش مهمی در تسهیل پذیرش دیفای ایفا کنند، چرا که کاربران با نگهداری استیبلکوینها، از نیاز به تبدیل ارزهای فیات یا خرید مستقیم اتریوم و سولانا بینیاز میشوند و به سادگی میتوانند وارد عرصه دیفای شوند.
بر اساس پیشبینیها، تعداد فعالان در حوزه دیفای طی دو سال آینده ممکن است سه برابر شود. این رشد، هم ناشی از گسترش استفاده از استیبلکوینها و هم از بهبود مستمر پلتفرمهای دیفای خواهد بود. هر چه بیشتر افراد استیبلکوین نگهداری کنند، تمایل آنها برای مشارکت در دیفای افزایش مییابد و در نتیجه، عملکرد این حوزه نیز بهتر و قابل اعتمادتر میشود.
منبع: کریپتو.نیوز