کد خبر: 42608

رشد بی‌سابقه بیت‌کوین و طلا در بحران دلار و تورم

رشد بی‌سابقه بیت‌کوین و طلا در پی کاهش ارزش دلار و نگرانی‌های تورمی؛ راهکار سرمایه‌گذاران در مواجهه با بحران‌های مالی جهانی

تحلیل جامع از رشد بی‌سابقه بیت‌کوین و طلا در مواجهه با کاهش ارزش دلار، تورم و بحران‌های مالی جهانی؛ راهکارهای محافظتی سرمایه‌گذاران در بازارهای نوین.

رشد بی‌سابقه بیت‌کوین و طلا در پی کاهش ارزش دلار و نگرانی‌های تورمی؛ راهکار سرمایه‌گذاران در مواجهه با بحران‌های مالی جهانی

افزایش قیمت بیت‌کوین و طلا بیشتر به معنای فرار از کاهش ارزش و کاهش قدرت خرید است تا فرصت سرمایه‌گذاری. روند کاهش ارزش دارایی‌های سنتی در حال حاضر آشکارا در حال شکل‌گیری است و معامله‌گران در حال بهره‌برداری از این وضعیت برای حفظ ارزش سرمایه خود هستند. این روند، که به عنوان «تجارت کاهش ارزش» شناخته می‌شود، در دید عموم قرار دارد و نشانه‌ای است از تلاش بازار برای مقابله با آثار تورم و بی‌ثباتی اقتصادی.

روند کاهش ارزش ارزها شتاب گرفت

در سراسر بازارهای جهانی، سرمایه‌گذاران به سمت دارایی‌های ملموس و کمیاب روی آورده‌اند و از پول‌های فیات فاصله می‌گیرند. طلا در تاریخ ۷ اکتبر به رکورد جدیدی دست یافت و قیمت اسپات آن برای اولین بار از مرز ۴ هزار دلار در هر اونس عبور کرد. این روند صعودی که از ابتدای سال جاری آغاز شده، بیش از ۵۰ درصد رشد داشته و ارزش بازار کل آن را به بیش از ۲۷ تریلیون دلار رسانده است.

طبق داده‌های شورای جهانی طلا، تقاضای بانک‌های مرکزی در طول سال همچنان قوی باقی مانده است و خریدهای خالص عمدتاً توسط اقتصادهای نوظهور صورت گرفته است.

بازار سهام نیز شاهد سودآوری مستمر بوده است. شاخص S&P 500 در اواخر سپتامبر و اوایل اکتبر به اوج‌های جدیدی رسید و از اصلاحات قبلی در سال جاری به خوبی برگشت. شاخص‌های نزدک و داو جونز نیز در همان دوره در نزدیکی رکوردهای تاریخی قرار داشتند.

شرکت‌های شاخص S&P داو جونز این روند را یکی از قدرتمندترین دوره‌های چند فصل اخیر بازار سهام آمریکا در بیش از ده سال گذشته توصیف کرده‌اند، علی‌رغم نرخ‌های بالای بهره در خزانه‌داری و فاصله‌های اعتباری گسترده.

در کنار این تحولات، بیت‌کوین (BTC) به عنوان سومین ستون این بازآرایی بازار ظاهر شده است. در تاریخ ۶ اکتبر، این رمزارز از مرز ۱۲۶ هزار دلار عبور کرد و رکورد جدیدی ثبت نمود. تا ۸ اکتبر، قیمت آن نزدیک به ۱۲۵ هزار دلار معامله می‌شد و از ابتدای ماه جاری حدود ۸ درصد رشد را تجربه کرده است.

این روند صعودی همزمان با ورودی‌های بی‌سابقه به صندوق‌های ETF بیت‌کوین در بازار اسپات آمریکا است؛ در عرض تنها دو روز، بیش از ۲ میلیارد دلار جذب این صندوق‌ها شده است، که در صدر آن iShares بیت‌کوین تراست (BlackRock) قرار دارد. در تاریخ ۶ اکتبر، این صندوق‌ها نزدیک به ۱.۲ میلیارد دلار ورودی خالص داشتند.

در پس این تحرکات، تغییر واضحی در روانشناسی سرمایه‌گذاران دیده می‌شود. به جای تنها در زمان بحران‌ها به طلا پناه بردن، اکنون بازارها همزمان به طلا، بیت‌کوین و سهام سرمایه‌گذاری می‌کنند.

کارشناسان در بانک جی‌پی‌مورگان این رویکرد را «ترید تخریب ارزش» (debasement trade) نامیده‌اند؛ استراتژی که بر نگهداری دارایی‌هایی تمرکز دارد که در مقابل کاهش ارزش پول، ریسک تورم و کاهش اعتبار ارز، محافظت می‌کنند.

هشدار تاریخ درباره سقوط ارزهای دولتی

در طول تاریخ، از دست رفتن اعتماد به ارزهای فیات همواره یکی از نشانه‌های اولیه تحول در نظام‌های پولی بوده است.

در قرن سوم میلادی، امپراتوری روم در اثر تشدید جنگ‌ها و تغییرات مداوم در قدرت سیاسی، از نظر اقتصادی دچار بحران شد. میزان نقره در سکه‌های روم از بیش از ۹۰ درصد به کمتر از ۵ درصد کاهش یافت و این کاهش ارزش، زمینه‌ساز بروز بحران‌های مالی شد. با سقوط اعتماد، تورم به سرعت افزایش یافت و سربازان شروع به درخواست پرداخت به صورت کالا کردند؛ روندی که به تدریج تجارت را به سمت مبادله کالا به کالا سوق داد. هنگامی که پول دیگر ارزش خود را نگه نداشت، بنیان‌های اقتصاد روم فرو ریخت.

پرده‌ای مشابه در قرن شانزدهم در اسپانیا رخ داد. ورود حجم عظیمی از نقره از قاره آمریکا موجب ایجاد مازاد نقدینگی شد. هرچند این فلز به‌طور فیزیکی واقعی بود، اما استفاده بی‌رویه دولت از آن باعث افزایش قیمت‌ها در سراسر اروپا و تضعیف قدرت مالی امپراتوری شد. در حالی که ظاهر پول همچنان بر پایه فلزات گران‌بها باقی ماند، اما نقش آن در حفظ ارزش اقتصادی از بین رفت. زمانی که کنترل سیاسی بر انتشار پول ناکام ماند، حتی طلا و نقره هم نتوانستند به عنوان معیارهای معتبر ثبات عمل کنند.

در دوران انقلاب فرانسه، این چرخه معیوب با پول کاغذی تکرار شد. اَسَنگ‌ها (assignats) که ابتدا بر پایه املاک صادر شده بودند، به زودی ابزارهای گسترش بی‌رویه پول شدند و ارزش آن‌ها در عرض چند سال بیش از ۹۵ درصد کاهش یافت. مردم از استفاده روزمره از آن‌ها امتناع کردند و فعالیت‌های اقتصادی تضعیف شد. با از دست رفتن اعتبار این ارز، اعتماد عمومی به دولت انقلابی نیز سریع‌تر کاهش یافت.

در قرن بیستم، این روند پیچیده‌تر شد. ساختار برتون وودز که بر پایه تبدیل‌پذیری دلار به طلا استوار بود، در سال ۱۹۷۱ با پایان یافتن این رابطه فروپاشید و آغازگر عصر جدید ارزهای فیات شد. از آن زمان، ارزش پول دیگر به تبدیل‌پذیری وابسته نبود، بلکه بر اعتبار دولت‌ها و بانک‌های مرکزی تکیه داشت. اما این اعتبار به مرور کاهش یافت؛ بدهی‌های رو به افزایش، کسری‌های مداوم بودجه‌ای و تکیه روزافزون بر تورم برای تأمین رشد اقتصادی، پایه‌های این سیستم را به تدریج سست‌تر کرد.

افزایش قیمت طلا در پی کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران

ضعف اعتبار پول‌های فیات در سطح جهانی به وضوح در داده‌های مرتبط با امور مالی عمومی، توسعه پولی و تخصیص ذخایر مشاهده می‌شود. بدهی‌های جهانی همچنان در سطوح بی‌سابقه‌ای قرار دارند و بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول (IMF)، مجموع بدهی‌های بخش‌های دولتی و خصوصی در سال ۲۰۲۵، کمی بالاتر از ۲۳۵ درصد تولید ناخالص داخلی جهان بوده است. در حالی که بدهی‌های خصوصی کمی کاهش یافته، بدهی‌های دولتی همچنان در حال افزایش است.

بر اساس گزارش مؤسسه مالی بین‌المللی (IIF)، بدهی‌های جهان در اوایل سال ۲۰۲۵ از مرز ۳۲۴ تریلیون دلار عبور کرده است. در این میان، استقراض‌های دولتی نقش عمده‌ای در این رشد دارند. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) پیش‌بینی می‌کند که انتشار اوراق قرضه در کشورهای عضو این سازمان در سال جاری به رکورد ۱۷ تریلیون دلار برسد، در حالی که این رقم در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۴ تریلیون دلار بود.

این ارقام فشار فزاینده‌ای بر مشروعیت مالی دولت‌ها وارد می‌کند. بسیاری از دولت‌ها اکنون برای تامین مالی، ناگزیر به تمدید بدهی‌ها هستند، با هزینه‌های بهره بالاتر و تکیه بر تورم برای کاهش بار واقعی تعهدات خود. سوال اصلی این است که بازارها چه مدت این ساختار را پایدار می‌دانند.

رفتار بانک‌های مرکزی یکی از شاخص‌ترین نشانه‌های این اصلاحات است. در سال‌های اخیر، بانک‌های مرکزی به طور مستمر بیش از هزار تن طلا در سال خریداری کرده‌اند که فراتر از میانگین‌های دهه گذشته است. در سه‌ماهه اول سال ۲۰۲۵، این بانک‌ها ۲۴۴ تن طلا خریداری کردند که حدود ۲۵ درصد بیشتر از میانگین فصلی پنج‌ساله است. در این مدت، لهستان با خرید ۴۹ تن، بیش از نیمی از نیاز سالانه خود را تامین کرد، در حالی که چین ۱۳ تن خریداری کرد. روند خرید در سه‌ماهه دوم ادامه یافت و ۱۶۶ تن دیگر افزوده شد.

براساس داده‌های انجمن جهانی طلا (World Gold Council)، حدود ۷۳ درصد از بانک‌های مرکزی اعلام کرده‌اند که در پنج سال آینده قصد کاهش سهم دلار آمریکا در سبد دارایی‌های خود را دارند و همزمان، افزایش تخصیص به طلا یا ارزهای جایگزین را مدنظر قرار داده‌اند. ذخایر طلای رسمی جهان اکنون نزدیک به ۳۶ هزار تن است و بر اساس قیمت‌های جاری بازار، ارزش اسمی این ذخایر در مواردی به اندازه‌ای است که با میزان قرارگیری در معرض اوراق خزانه‌داری آمریکا برابری می‌کند.

اقتصاددانان فدرال رزرو بر این باورند که بانک‌های مرکزی در حال افزایش ذخایر طلای خود هستند تا ریسک تمرکز را در پرتفوی‌های خود کاهش دهند. این روند در حالی است که دینامیک بدهی‌ها نیز این الگو را توضیح می‌دهد. اگرچه تورم در اقتصادهای پیشرفته به ظاهر کاهش یافته، اما نرخ بهره واقعی همچنان فشرده است. سرمایه‌گذارانی که دارایی‌هایی مانند نقدینگی یا اوراق قرضه دولتی نگهداری می‌کنند، سودی کمتر از نرخ توسعه پول دریافت می‌کنند و در نتیجه قدرت خریدشان کاهش می‌یابد.

این ساختار، دولت‌ها را نیز در موقعیت بهتری قرار می‌دهد. کاهش نرخ بهره واقعی، تامین مالی کسری‌های مداوم را آسان‌تر می‌کند، بدون آنکه نگرانی‌های فوری درباره توانایی پرداخت بدهی‌ها برانگیزد. در ژاپن، بدهی عمومی به نزدیک ۲۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده است، و در کشورهای اروپایی مانند فرانسه، ایتالیا و یونان، این نسبت بالاتر از ۱۱۰ درصد است. دوام این سطوح بیشتر بر فرض تداوم روند refinancing در بازارهای سرمایه استوار است، نه بر اساس رشد اقتصادی واقعی.

تمامی سیگنال‌های پولی در جهت یکسانی حرکت می‌کنند. بانک‌های مرکزی برای کاهش ریسک سیاست‌گذاری، در حال افزایش قرارگیری در معرض طلا هستند و سرمایه‌گذاران به خرید بیت‌کوین (Bitcoin) روی آورده‌اند تا در مقابل رقیق‌سازی ارزها محافظت کنند. بازار سهام نیز همچنان حمایت می‌شود، نه به واسطه رشد سودآوری، بلکه به دلیل ادامه روند توسعه عرضه پول که از رشد تولید اقتصادی واقعی سریع‌تر است.

بیت‌کوین به عنوان دارایی محافظت‌کننده در برابر نوسانات اقتصادی شناخته شد

سیستم‌های مالی جهانی که برای مدت طولانی نقش کلیدی در تأمین نقدینگی و ثبات ارزی ایفا می‌کردند، اکنون با فشارهای قابل‌توجهی روبه‌رو شده‌اند.

در روز ۷ اکتبر، سود اوراق قرضه دولتی ۳۰ ساله ژاپن به ۳.۳۲ درصد رسید، در حالی که طی دهه‌های گذشته این کشور نرخ بهره نزدیک به صفر را حفظ کرده و چندین دوره برنامه‌های کمی تسهیل (QE) را اجرا کرده بود. این سیاست‌ها پایه‌ای کم‌هزینه برای تأمین نقدینگی ایجاد کرده بود که به ثبات بازارهای سرمایه جهانی کمک می‌کرد.

سازمان‌ها در سراسر جهان با قرض‌گیری ارزان در یِن (ین ژاپن) و سرمایه‌گذاری در دارایی‌های با بازده بالاتر، نوسانات را کاهش داده و جریان‌های سرمایه مرزی را حفظ می‌نمودند. اما با افزایش سود اوراق قرضه ژاپن، این روند در حال تغییر است. سرمایه‌گذاران خارجی کاهش در معرض ریسک دارند و نهادهای ژاپنی سرمایه‌های خود را به داخل کشور بازمی‌گردانند.

این تغییرات پیامدهای گسترده‌ای دارد. به گفته یک تحلیل‌گر، «هر کلاس دارایی، هر مدل ریسک و هر فرضیه‌ای که تصور می‌کردید این‌بار متفاوت است، در قیمت‌گذاری سهام، مسکن، اعتبار خصوصی و حتی رمزارزها تأثیر می‌گذارد، و همگی در نتیجه این یارانه پنهان ژاپنی است که دیگر وجود ندارد.»

علاوه بر این، نگرانی‌ها درباره اعتبار نظام‌های مالی در بازارهای توسعه‌یافته در حال افزایش است. لیزا آبراموویچ، مجری و ستون‌نویس مالی بلومبرگ، تصریح کرد: «حرکت پارابولیک طلا به سمت ۴۰۰۰ دلار، هشدار جدی به سیستم مالی سنتی است. کشورهای بازارهای توسعه‌یافته در حال از دست دادن نفوذ خود در مدیریت سرمایه‌ها هستند.»

این سخنان با روند جاری تنوع ذخایر ارزی تطابق دارد، جایی که بانک‌های مرکزی همچنان در حال افزایش ذخایر طلا و کاهش قرارگیری بلندمدت در دلار آمریکا هستند.

در چنین فضایی، تحلیل‌گران بانک دویچه‌بانک برآورد می‌کنند که بانک‌های مرکزی ممکن است تا سال ۲۰۳۰ شروع به نگهداری بیت‌کوین (Bitcoin) کنند. این تحلیل بر بهبود نقدینگی، وضوح بیشتر در مقررات، کاهش نوسانات و استقلال بیت‌کوین از کنترل دولت‌ها تأکید دارد.

همچنین، این بانک معتقد است که پذیرش بیت‌کوین توسط ایالات متحده می‌تواند این روند را تقویت کند و این رمزارز را از یک ابزار سفته‌بازی به یک جایگزین پولی معتبر تبدیل سازد.

در نتیجه، جریان‌های سرمایه به سمت ETFهای بیت‌کوین در بازار اسپات و همچنین افزایش مستمر ذخایر طلای بانک‌های مرکزی، نشان‌دهنده بازنشانی مجدد موتور تخصیص دارایی‌های جهانی است؛ جهانی که در آن خلق پول و گسترش بدهی دیگر نمی‌تواند اعتماد عمومی را تضمین کند.

بازارهای سهام نیز همچنان بیشتر از عملکرد شرکت‌ها، به عرضه نقدینگی وابسته هستند. سرمایه‌گذاران دیگر میان ریسک و امنیت در شکل سنتی آن تفاوت قائل نمی‌شوند، بلکه دارایی‌ها را بر اساس توانایی حفظ قدرت خرید ارزیابی می‌کنند؛ در شرایطی که سیستم‌های مالی به refinancing و تورم برای بقاء متکی هستند.

این سوال درباره حفظ ارزش، فراتر از سبدهای سرمایه‌گذاری رفته و به ساختار پول نیز نفوذ کرده است. شاخص‌های مختلف، از سود اوراق و نسبت‌های بدهی گرفته تا رفتار ذخایر و جریان‌های ETF، نشان می‌دهد که در حال بازتعریف تدریجی مفهوم ارزش هستیم.

در چنین وضعیتی، جهان دیگر به دنبال رشد صرف نیست، بلکه در جست‌وجوی نوعی پول است که بتواند اعتماد را حفظ کند، حتی زمانی که وعده‌های دولت‌ها دیگر کارساز نباشد.

منبع: کریپتو.نیوز

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار