بیتچت جک دورسی، پیامرسان غیرمتمرکز آیندهدار
بیتچت جک دورسی؛ پیامرسان غیرمتمرکز مبتنی بر بیتکوین و آینده جامعه دیجیتال بدون نهادهای مرکزی
بررسی پروژه بیتچت جک دورسی؛ پیامرسان غیرمتمرکز مبتنی بر بیتکوین، آزمایشی برای جامعه دیجیتال بدون نهادهای مرکزی و تاثیر آن بر آینده ارتباطات آنلاین.

آیا بیتچت (Bitchat)، پروژه جدید جک دورسی (جک دورسی، بنیانگذار توییتر)، واقعاً یک برنامه پیامرسان است یا تنها یک آزمایش درباره نحوه شکلگیری جامعه دیجیتال بدون حضور نهادهای مرکزی است؟ این سوال مهمی است که در کنار توسعههای اخیر در حوزه رمزارز و فناوریهای غیرمتمرکز، توجه تحلیلگران و فعالان بازار را به خود جلب کرده است.
در حالی که برخی معتقدند بیتچت میتواند به عنوان یک پیامرسان مستقل و امن عمل کند، دیگران بر این باورند که هدف اصلی این پروژه بررسی پتانسیلهای جامعه دیجیتال بدون نظارت نهادهای مرکزی است. در این پروژه، تمرکز بر حذف واسطهها و تمرکززدایی کامل است، موضوعی که در عرصه رمزارز و فناوری بلاکچین بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
در نتیجه، بیتچت نه تنها یک ابزار ارتباطی بلکه یک آزمایش عملی در زمینه طراحی جامعههای دیجیتال بدون نهادهای مرکزی محسوب میشود که میتواند آینده تعاملات در فضای مجازی را تحت تاثیر قرار دهد.
بیتچت از شبکه آفلاین به پیامرسانی در سطح شهر انتقال یافت
در تاریخ ۲۱ اوت، جک دورسی (Jack Dorsey) اعلام کرد که برنامه پیامرسان آزمایشی وی، بیتچت (Bitchat)، به زودی قابلیت جدیدی به نام “چت لوکیشن” را اضافه خواهد کرد. این ویژگی امکان ایجاد اتاقهای گفتوگو در سطح محلی بر اساس منطقه جغرافیایی کاربران را فراهم میکند.
سیستم مورد استفاده در این ویژگی از geohash بهره میبرد؛ روشی برای تبدیل مختصات GPS به مربعهای شبکهای که نمایانگر محلهها، شهرها یا مناطق بزرگتر هستند. هر مربع، به کاربران نام مستعار موقتی اختصاص میدهد، به گونهای که هویت فرد به شماره تلفن یا حساب کاربری مرتبط نباشد.
پیامها از طریق نستر (Nostr)، پروتکل غیرمتمرکز مورد حمایت دورسی که چندین سال است برای پرداختهای بیتکوین (Bitcoin) به کار میرود، منتقل میشوند. این بروزرسانی در حال حاضر در فرآیند بررسی در اپ استور است.
بیتچت تنها چند هفته قبل از این تاریخ معرفی شده بود. در ۶ ژوئیه، دورسی نسخه آزمایشی این برنامه را از طریق برنامه TestFlight شرکت اپل عرضه کرد و همراه با آن، یک وایتپیپر جامع منتشر شد.
در نسخه اولیه، پیامها میتوانستند از طریق بلوتوث در محدوده تقریبی ۳۰۰ متر منتقل شوند، که امکان ایجاد شبکههای مش (mesh) را میداد؛ شبکههایی که حتی بدون اتصال اینترنت یا پوشش تلفن همراه کار میکردند.
در طراحی فنی این نسخه، از Curve25519 برای تبادل کلید، AES-GCM برای رمزنگاری، و قابلیتهایی مانند تکهتکه کردن فایلها، حذف تکراریها و حالت “پَنیک” که بلافاصله تمامی دادهها را حذف میکند، بهرهگیری شده است.
در ۹ ژوئیه، دورسی تصریح کرد که کد پروژه هنوز مورد بازرسی امنیتی مستقل قرار نگرفته است، و این موضوع نشان میدهد که پروژه در مراحل اولیه توسعه قرار دارد.
با افزودن این ویژگی، بیتچت از پیامرسانهای محدود به محدوده کوتاه خارج شده و به سمت ارتباطات گستردهتر و مبتنی بر مکان جغرافیایی حرکت میکند، در راستای اصولی که بیتکوین (Bitcoin) بر آن استوار است؛ اصولی از جمله مشارکت آزاد، حفظ حریم خصوصی به عنوان پایه، و عدم وابستگی به یک شرکت واحد برای پشتیبانی سیستم.
سیستم متشکل از سه لایه مستقل
برای درک نحوه عملکرد بیچت (Bitchat)، لازم است به سه عنصر اصلی که این سیستم را شکل میدهند، نگاهی بیندازیم: جئوهاشها (geohashes)، رلههای نستر (Nostr relays) و سیستم پرداخت بیتکوین بر پایه Lightning. هر یک از این بخشها وظایف متفاوتی دارند و در کنار هم، ساختار بیچت را تشکیل میدهند.
جئوهاشها مفهومی ساده دارند؛ این فناوری مختصات جغرافیایی (عرض و طول جغرافیایی) کاربر را به صورت یک کد کوتاه متشکل از حروف و اعداد تبدیل میکند. به جای مشخص کردن دقیق مکان، این کد کاربر را درون یک شبکهبندی قرار میدهد که اندازه آن توسط طول کد تعیین میشود. برای مثال، یک جئوهاش ششکاراکتری، منطقهای تقریبا برابر با یک کیلومتر مربع را پوشش میدهد، که برای گروهبندی افراد در یک محله و حفظ حریم خصوصی آنها کافی است.
در بیچت، این شبکهبندی به نوعی به اتاق گفتوگو (چت روم) تبدیل میشود و هر فرد در آن میتواند نام مستعار جدیدی بگیرد که با جابهجایی تغییر میکند. پس از ورود به اتاق، پیامها از طریق نستر (Nostr) منتقل میشوند؛ پروتکلی متنباز برای ارتباطات غیرمتمرکز.
بر خلاف پیامرسانهایی مانند واتساپ یا تلگرام که وابسته به سرورهای مرکزی هستند، نستر بر پایه رلههای مستقل عمل میکند. هر کسی میتواند یک رله راهاندازی کند و کاربران آزادند انتخاب کنند که به کدام رلهها متصل شوند. در صورت خاموش شدن یک رله، شبکه همچنان فعال باقی میماند، زیرا هیچ سرور مرکزی وجود ندارد که بتواند ارتباط را قطع کند؛ این مدل برای پایداری و دسترسی آزاد طراحی شده است.
در این سیستم، پرداختها نیز پیشبینی شده است. نستر استانداردهای مشخصی به نام NIPs دارد؛ دو مورد مهم در اینجا NIP-57 و NIP-47 هستند. NIP-57 مربوط به «زاپها» (zaps) است، که نوعی تپینگ در شبکه Lightning محسوب میشود و به صورت رویدادهای ثبتشده در نستر ذخیره میشوند. NIP-47 نیز مربوط به «اتصال کیفپول نستر» (Nostr Wallet Connect) است که امکان ارتباط امن بین اپلیکیشنها و کیفپول Lightning کاربر را فراهم میکند.
این بدان معناست که در صورت فعالسازی قابلیت پرداخت در بیچت، کاربران میتوانند در زمان واقعی، با استفاده از شبکه Lightning بیتکوین، به هم تپ دهند، هزینههای کوچک بپردازند یا تراکنشهای خرد انجام دهند.
ترکیب این سه عنصر—جئوهاش برای مکانیابی، رلههای نستر برای انتقال پیامها و شبکه Lightning برای پرداختها—پایه و اساس بیچت را تشکیل میدهد. این فناوریها پیشازاین در حوزههای مختلف آزمایش شدهاند؛ جئوهاش در نقشهبرداری، نستر از سال ۲۰۲۰ فعال است و شبکه Lightning ماهانه میلیونها تراکنش خرد را پردازش میکند. آنچه بیچت در پی آن است، تلفیق این فناوریها در قالب یک ابزار روزمره و کاربردی است.
رمزنگاری چه ویژگیهایی به چت ساده اضافه میکند؟
برنامه پیامرسان بایتچت (Bitchat) در ظاهر میتواند به عنوان یک پیامرسان عادی عمل کند، اما اهمیت آن در دنیای رمزارزها به قابلیت پرداختهای درونبرنامهای آن بازمیگردد که در پروتکل پایه آن جای گرفته است.
این پیامرسان از نستر (Nostr) برای انتقال پیامها بهره میبرد، پلتفرمی که به صورت بومی از شبکه Lightning بیتکوین (Bitcoin’s Lightning Network) پشتیبانی میکند. این ویژگی امکان استفاده از قابلیتهایی را فراهم میآورد که در برنامههای چت معمولی امکانپذیر نیست، بدون نیاز به افزودن سرویسهای خارجی.
یکی از کاربردهای مشخص این فناوری، کنترل اسپم است. در اکثر پلتفرمهای پیامرسان، برای مقابله با هرزنامهها از روشهایی مانند تایید شماره تلفن، بررسی هویت یا تیمهای مدیریت استفاده میشود. اما در نستر، کاربران اغلب از "زاپ" (zaps) بهره میبرند؛ تراکنشهای کوچک Lightning که حتی به اندازه یک ساتوشی است. برخی جوامع در این بستر، برای ارسال پستها نیاز به پرداخت اندکی دارند که برای کاربران واقعی هزینهای ندارد اما بهطور چشمگیری از فعالیت رباتها و اسپمهای انبوه جلوگیری میکند.
در بایتچت، این مکانیزم میتواند در سطح اتاقهای محلی مورد استفاده قرار گیرد، جایی که پرداختهای کوچک و قابل استرداد، میتواند گفتگوها را پاک و منظم نگه دارد بدون نیاز به مدیران مرکزی.
در حوزه تجارت محلی نیز، در سال ۲۰۲۴، برنامههایی مانند Damus میلیونها زاپ Lightning را پردازش کردهاند که نشان میدهد کاربران راحتتر و با هزینهای ناچیز میتوانند پرداختهای کوچک انجام دهند. این رفتار در حوزه چت مبتنی بر مکان، میتواند به پرداختهای کوچک به هنرمندان خیابانی، همسایگان یا اعلام بونتی برای دریافت کمک فوری ترجمه شود.
از آنجا که پرداختهای Lightning بلافاصله تسویه میشود و میتواند حتی به اندازه کسری از سنت باشد، برای تبادلات کوچک و روزمره که در سیستمهای بانکی سنتی قابل انجام نیستند، بسیار مناسب است.
همچنین، این مدل در مواجهه با قطعیهای اینترنتی یا محدودیتهای ارتباطی، قابلیت مقاومت دارد. در مناطقی که دسترسی به اینترنت محدود یا نامنظم است، فناوریهایی مانند Bluetooth mesh میتوانند پیامها را در فاصله کوتاه منتقل کنند، در حالی که Lightning امکان تبادل ارزش را بدون نیاز به بانکها فراهم میآورد.
در بحرانهایی مانند اعتراضات هنگکنگ در سال ۲۰۱۹، دانلود برنامههای mesh مانند Bridgefy افزایش یافته بود، چون این برنامهها بدون نیاز به سرویس تلفن همراه کار میکردند. در این زمینه، سیستمهایی مانند بایتچت میتوانند با افزودن قابلیت پرداخت، مزیت مشابهی را ارائه دهند.
در نهایت، تراکنشهای پرداخت در نستر هر روز خصوصیتر میشوند. برخی کیفپولها اکنون از Cashu بهره میبرند، فناوری که توکنهای مبتنی بر بیتکوین را به صورت ناشناس تولید میکند، و این امکان را فراهم میآورد که کاربران در اتاقهای محلی، پرداختهای ناشناس و امن انجام دهند، همانطور که فردی پول نقد را در دست میگیرد.
آزمونهای عملی سرنوشت بایتچت را مشخص میکند
برای تبدیل بیتیچت (Bitchat) از یک پروژه آزمایشی به ابزاری روزمره، باید با چالشهای متعددی در دنیای واقعی مقابله کند. یکی از مهمترین موانع، سیاستهای پلتفرمهای بزرگ است. در سال ۲۰۲۳، اپل (Apple) از توسعهدهندگان اپلیکیشن دمس (Damus)، یکی دیگر از برنامههای مبتنی بر نستر (Nostr)، خواست تا قابلیت Lightning zaps را که در پستهای فردی قابل ارسال بود، از روی آیاواس حذف کند. این شرکت تنها اجازه داده است که tips یا انعامها در سطح پروفایل ارسال شوند، و استدلال کرده است که پرداختهای مستقیم به محتوا میتواند قوانین خرید دروناپلیکیشن را نقض کند.
در صورت فعالسازی قابلیتهای پرداخت برای پست یا انعام در فضاهای عمومی مانند اتاقهای محلی، بیتیچت ممکن است با همان محدودیتها روبهرو شود. بدون راهکار جایگزین، سیاستهای اپل ممکن است ویژگیهایی را که این پلتفرم را متمایز میکند، محدود کند یا از بین ببرد.
چالش دیگر، مسأله حریم خصوصی و امنیت در مورد مکان جغرافیایی است. فناوری geohash برای مخفی نگهداشتن نقاط دقیق GPS طراحی شده است، اما پژوهشها نشان دادهاند که فعالیت مکرر در همان منطقه میتواند الگوهای رفتاری کاربر را در طول زمان فاش کند. حتی اگر مختصات دقیق مخفی باشد، حضور مداوم در یک منطقه خاص ممکن است محل سکونت یا محل کار فرد را آشکار سازد. بیتیچت با ارائه نام مستعار جدید در هر geohash تلاش میکند حریم خصوصی کاربران را حفظ کند، اما در عمل و در مقیاس بزرگ، این تدابیر محافظتی کارآمدی لازم را نخواهد داشت.
همچنین، وضعیت فعلی Lightning نیز نگرانیهایی ایجاد کرده است. ظرفیت کانالهای عمومی این شبکه در سال ۲۰۲۳ حدود ۵۴۰۰ بیتکوین (BTC) بود، اما تا اوت ۲۰۲۵ به حدود ۳۸۰۰ BTC کاهش یافته است. این کاهش ظرفیت ممکن است بر سرعت و قابلیت اطمینان تراکنشهای لایتنینگ تأثیر منفی بگذارد و آینده این فناوری را با چالشهایی روبهرو کند.

منتقدان بر این باورند که کاهش ظرفیت شبکه نشاندهنده ضعف در عملکرد آن است، اما توسعهدهندگان معتقدند که ظرفیت تنها معیار نیست. آنها میگویند که در حال حاضر، کیفپولهای مدرن با بهرهگیری از مسیرهای بهینه، توانستهاند نرخ موفقیت تراکنشها را بالای ۹۸ درصد نگه دارند و این نشان میدهد که شبکه در عمل کار میکند.
با این حال، این دو حقیقت مهم هستند. هرچند شبکه در عمل فعال است، اما اخبار مربوط به کاهش ظرفیت ممکن است تصور عمومی درباره ثبات پرداختها در بایتچت (Bitchat) را تحت تأثیر قرار دهد و نگرانیهایی در این زمینه ایجاد کند.
چالش دیگری که در این فضا وجود دارد، اقتصاد ریلی است. نستر (Nostr) بر پایه سرورهای مستقل، یا relayها، استوار است که پیامها را منتقل میکنند. رویدادهای زودگذر مانند چتهای مبتنی بر هشتگ جغرافیایی، نیاز به حافظه کمتری دارند، اما همچنان مصرف پهنای باند و پایداری سرورها ضروری است.
در صورت تمرکز بیشاز حد تراکنشهای شهری در چند relay قدرتمند و تأمین مالیشده، احتمال دارد سیستم به سمت تمرکزگرایی بازگردد. نحوه تأمین هزینه این relayها، چه از طریق کارمزد، کمکهای مالی یا ادغام با سیستمهای پرداخت Lightning، هنوز مشخص نشده است.
بنابراین، بایتچت باید راههایی بیابد تا با رعایت قواعد پلتفرم، حفظ حریم خصوصی کاربران، اطمینانبخشی به تراکنشها و ایجاد انگیزه در relayهای فعال، پایداری سیستم را تضمین کند.
در مجموع، این آزمایشها هدف از راهاندازی بایتچت را به وضوح نشان میدهند: بررسی امکان ادغام گفتگوهای محلی با پرداختهای بیتکوین به شیوهای خصوصی، مقاوم و عملی.
در صورت رشد کاربران، عملکرد قابلاعتماد پرداختها و حل چالشهای پلتفرم، بایتچت میتواند گام نخست در ایجاد لایه اجتماعی بر پایه زیرساختهای بیتکوین باشد.
در غیر این صورت، این پروژه تنها به عنوان یک نمونه آزمایشی باقی میماند که ارزشمند است اما هنوز برای پذیرش عمومی آماده نیست.
منبع: کریپتو.نیوز