وقتی سر به زیری کار دست بهرام افشاری می‌ده!|سکانسی طنز و احساسی از فیلم "راز بقا" با بازیگری هدیه بازوند و بهرام افشاری

اعترافات عاشقانه بهرام افشاری در "راز بقا"؛ وقتی سر به زیری کار دست آدم می‌ده!

در یکی از سکانس‌های شیرین و بامزه فیلم سینمایی "راز بقا"، بهرام افشاری و هدیه بازوند در یک کافه کنار هم نشسته‌اند و در حالی که مشغول نوشیدن چای هستند، صحبت به خاطرات دوران مدرسه و البته علاقه پنهان افشاری می‌رسد.

شخصیت افشاری با لحنی صادقانه (و کمی مظلوم!) اعتراف می‌کند که از بچگی «سر به زیر» بوده. دوستانش جلوی مدرسه دخترونه تک‌چرخ می‌زدند، یکی آهنگ ابی می‌خوند، اون‌یکی تقلید صدا می‌کرد، ولی او همیشه سرش را می‌انداخته پایین و مستقیم به مسیرش ادامه می‌داده!

هدیه بازوند هم که نقش مقابل را بازی می‌کند، از او می‌پرسد: «می‌ترسیدی پیشنهاد بدی و ردت کنن؟» و پاسخ افشاری ساده و دردناک است: «آره...»

دختر اما ضربه نهایی را می‌زند و با نگاهی معنادار می‌گوید: «کاش یکم زودتر با هم آشنا می‌شدیم. به احتمال زیاد به زودی مجبورم با یکی ازدواج کنم...» اینجاست که افشاری، در حالی که چشم‌هاش برق اشک گرفته، می‌پرسه: «پس چرا به هرکی پیشنهاد می‌دم، نمی‌شه؟» و دختر با تعجب جواب می‌ده: «تو که گفتی سر به زیر بودی و تو نخ هیچ دختری نبودی...»

این سکانس با ترکیب طنز و احساس، لحظه‌ای بامزه و در عین حال تلخ از عشق‌های دیرهنگام رو به تصویر کشیده و یکی از لحظات به‌یادماندنی فیلم محسوب می‌شه.