سریالی که بخصوص سری اولش هیچ وقت رو دستش نیومد!
23 سال از پخش زیر آسمان شهر گذشته است، بازیگران این سریال چه تغییراتی کرده اند؟ / فیلم
زیر آسمان شهر، مجموعه طنزی که در زمان پخش خیابان ها را ملموس خلوت میکرد!
سریال زیر آسمان شهر یکی از بهیادماندنیترین سریالهای طنز تلویزیون ایران است که به کارگردانی مهران غفوریان در اوایل دهه ۸۰ ساخته شد و با روایت داستانهای ساده و واقعی زندگی روزمره، قلب بسیاری از مردم را تسخیر کرد. این مجموعه در کنار طنز شیرین خود، لحظات پرمعنا و آموزندهای خلق کرد و به واسطهی شخصیتهای دوستداشتنی و بازی درخشان بازیگران، جایگاه ویژهای در خاطره جمعی مردم ایران یافت.
زمانی که رضا شفیع جم داشت با حمید لولایی سلفی میگرفت, حمید لولایی دلتنگ رفیقش شد.
یکی از مهمترین چهرههای این سریال، حمید لولایی در نقش خشایار مستوفی بود. خشایار، مردی طماع، خیالباف و گاه بدشانس بود که همیشه به دنبال موفقیتهای عجیب و زودرس میگشت. او در زندگیاش مدام با شکست مواجه میشد، اما هرگز ناامید نمیشد و باز هم با امید و انرژی به سوی ایدهها و ماجراجوییهای جدید میرفت. حمید لولایی با اجرای استادانه خود، خشایار را به شخصیتی ماندگار تبدیل کرد که هنوز هم دیالوگها و رفتارهایش در ذهن مردم باقی مانده است. ( نهههههه غلاااااام؟!!!!) ( بزن تو مخت؟!)
مهران غفوریان، کارگردان سریال، در نقش بهروز پیر پکاجکی ظاهر شد؛ جوانی مهربان، صمیمی و سادهدل که حضورش همیشه برای دوستانش آرامشبخش بود.بهروز در عین آرامش، روحیهای شاد و پر از انرژی داشت و با صمیمیتش، لحظات دلنشین و پر از خندهای را برای مخاطبان رقم میزد. غفوریان با شخصیت بهروز، سادهدلی و دوستی بیریا را به تصویر کشید که در دل زندگیهای پرهیاهو، معنایی متفاوت داشت. البته به بهروز خالی بند هم معروف بود، چون بعضا دروغ هایی میگفت که اصلا باور کردنش کار ساده ای نبود!
مهران غفوریان با انتشار چند استوری، از سوار شدنش بر موتور سنگین خبر داد. در ادامه مطلب مشخصات این موتور را ببینیم...
کیومرث ملکمطیعی در نقش غلام ششلولبند نیز از دیگر شخصیتهای دوستداشتنی این مجموعه بود. غلام، با لحنی بعضا خشن و رفتار خندهدار، مردی بود که همیشه در تلاش بود به دیگران کمک کند و با شجاعت و کمی سادگی به مشکلات اطرافیان پاسخ دهد. او نماد جوانمردی سادهای بود که به دوستانش وفادار میماند و برای کمک به آنها از جان و دل مایه میگذاشت. غلام ششلولبند با بازی ملکمطیعی تبدیل به نمادی از صمیمیت و صداقت شد که هنوز هم در یادها زنده است. غلام شیش لول بند با حرکت رزمی فیلیپینی هم در اذهان مانده است.
در این میان، اشکان اشتیاق نیز با بازی در نقش کامبیز، پسر جوان و بیتجربهای که با مشکلات مالی و شغلی دستوپنجه نرم میکرد، لحظاتی شیرین و خندهدار خلق کرد. کامبیز جوانی ساده و مهربان بود که گاه رفتارهایش باعث ایجاد موقعیتهای طنزآمیز میشد. اشتیاق با بازی شاداب و پرانرژی خود توانست شخصیتی را به تصویر بکشد که مخاطبان به راحتی با او ارتباط برقرار میکردند. او پسر دکتر و نوه غلام شیش لول بند بود.
ملکه رنجبر، هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون، در این سریال نقش خانم فرامرزی را بازی میکرد؛ بانویی سالمند، حساس و گاه سختگیر که با مهربانیاش، شخصیتی دلنشین و بهیادماندنی بود. حضور ملکه رنجبر، روح ویژهای به داستان سریال میبخشید و مخاطبان بهراحتی او را مانند مادربزرگی دوستداشتنی میپذیرفتند. در همین سریال با غلام شیش لول بند ازدواج میکنه و در واقع همسرش به خانه او نقل مکان میکنه!
یوسف تیموری و در سری های بعدی مجید صالحی نیز در این سریال نقشآفرینی به یادماندنی داشتند. شخصیت فولاد که با لحنی خاص و رفتارهای غیرمنتظره و گاه پر از اشتباه به طنز سریال رنگ ویژهای میداد، یکی از عناصر اصلی کمدی و خنده در زیر آسمان شهر بود. این شخصیت، شخصیتی سادهلوح اما دوستداشتنی، توانست فضایی پر از خنده و شادی در سریال ایجاد کند. خشیار بعضا بدون ملاحظه میزدتش و رفتار عجیبی باهاش داشت!
معصومه کریمی نیز در نقش مهتاب، از دیگر بازیگران محبوب این سریال بود. مهتاب، زنی صبور و مهربان، با رفتارهای دوستانه و گرم خود همیشه سعی در ایجاد آرامش و هماهنگی در جمع دوستان داشت و با ایفای نقشی مادرانه، برای بینندگان، حس امنیت و صمیمیت را به ارمغان میآورد.
زیر آسمان شهر با تمام این شخصیتهای شیرین و قصههای ساده و جذابش، به مجموعهای فراموشنشدنی تبدیل شد. این سریال نهتنها لبخند را به لبهای مردم میآورد، بلکه با داستانهایی که به مشکلات و دغدغههای روزمره نزدیک بود، حس همدلی و نزدیکی با مخاطبانش ایجاد کرد. بازیهای تاثیرگذار، فضایی دوستانه و خاطرهانگیز و داستانهای ساده اما پرمفهوم، زیر آسمان شهر را به اثری ماندگار در تاریخ طنز تلویزیون ایران تبدیل کرد.