کد خبر: 3735

خوانش خاص شعر حافظ با صدای متفاوت حامد بهداد

قطعه «سرو چمان» با صدای حامد بهداد؛ هزار هیچِ حافظ

قطعه «سرو چمان» از آلبوم هزار هیچ با اجرای خاص حامد بهداد، بازخوانی شعر ماندگار حافظ با فضایی نو، احساسی و غافلگیرکننده. همین حالا تماشا کنید.

حامد بهداد و آلبوم «هزار هیچ»؛ بازیگری که خواننده شد، شاعری که صدا گرفت

حامد بهداد، بازیگر شناخته‌شده و متفاوت سینمای ایران، با صدایی خاص و روحی ناآرام، در سال ۱۳۹۷ پا به دنیای موسیقی گذاشت و اولین آلبوم رسمی خود با نام «هزار هیچ» را منتشر کرد؛ اثری هنری، تلفیقی و مملو از اندیشه، شور و بی‌قراری. این آلبوم در مرز میان بازیگری و خوانندگی، شخصیت درونی بهداد را با تمام پیچیدگی‌هایش روایت می‌کند.

آلبوم هزار هیچ مجموعه‌ای‌ست از ۱۰ قطعه، با اشعاری از شاعران کهن و نو، فضایی آلترناتیو، و موسیقی‌ای برگرفته از بلوز، راک ایرانی، و المان‌های عرفانی و کلاسیک. این آلبوم به دور از هر گونه نمایش سطحی، تلاشی‌ست برای تبدیل شعر به صدا، و واژه به ناله.

 

مشارکت‌کنندگان کلیدی در آلبوم هزار هیچ:

  • علی بوستان: آهنگساز اصلی
  • داریوش آذر: تنظیم‌کننده و نوازنده برجسته
  • با همراهی چند نوازنده خلاق دیگر که فضایی خاص برای این پروژه خلق کردند.

قطعه «سرو چمان»؛ از حافظ تا حامد بهداد

یکی از قطعات درخشان این آلبوم، قطعه‌ای با نام «سرو چمان» است که بر روی غزلی از خواجه حافظ شیرازی ساخته شده. حافظ در این شعر، تصویری لطیف و در عین حال تلخ از عشق، انتظار و بی‌وفایی می‌آفریند؛ مفاهیمی که به‌خوبی با سبک اجرایی و جنس صدای خشن اما احساس‌برانگیز بهداد پیوند می‌خورند.

این غزل پیش از این نیز توسط استادان بزرگی چون محمدرضا شجریان اجرا شده بود، اما حامد بهداد با برداشتی نو و فضاسازی متفاوت، آن را در بستری تازه بازآفرینی کرده است. «سرو چمان» در آلبوم هزار هیچ نه یک بازخوانی ساده، بلکه یک بازتفسیر صوتی است؛ روایتی غم‌زده، تلخ، و صدالبته صادقانه از یک عاشق سرگشته.

شعر کامل قطعه «سرو چمان» با صدای حامد بهداد

سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمی‌کند؟

همدمِ گل نمی‌شود یادِ سَمَن نمی‌کند

دی گِلِه‌ای ز طُرِّه‌اش کردم و از سرِ فُسوس

گفت که این سیاهِ کج، گوش به من نمی‌کند

تا دلِ هرزه گَردِ من رفت به چینِ زلفِ او

زان سفرِ درازِ خود عزمِ وطن نمی‌کند

پیشِ کمانِ ابرویش لابه همی‌کنم ولی

گوش کشیده است از آن، گوش به من نمی‌کند

با همه عطفِ دامنت آیدم از صبا عجب

کز گذرِ تو خاک را مُشکِ خُتَن نمی‌کند

چون ز نسیم می‌شود زلفِ بنفشه پُرشِکَن

وه که دلم چه یاد از آن عَهدْشِکَن نمی‌کند

دل به امیدِ رویِ او همدمِ جان نمی‌شود

جان به هوایِ کویِ او خدمتِ تن نمی‌کند

ساقیِ سیم ساقِ من گر همه دُرد می‌دهد

کیست که تن چو جامِ مِی جمله دهن نمی‌کند؟

دستخوشِ جفا مَکُن آبِ رُخَم که فیضِ ابر

بی‌مددِ سِرشکِ من دُرِّ عَدَن نمی‌کند

کُشتهٔ غمزهٔ تو شد حافظِ ناشنیده پند

تیغ سزاست هر که را دَرد سخن نمی‌کند

این قطعه را می‌توانید با کلیک روی ویدئوی بالا بشنوید و ببینید که چگونه یک بازیگر، با تمام احساسات انباشته‌شده‌اش، به ترانه‌سرا و راوی اشعار کلاسیک تبدیل می‌شود. «هزار هیچ» نه فقط یک آلبوم موسیقی، بلکه تجربه‌ای‌ست برای شنیدن صدای درونی انسانی که همیشه در حال مبارزه با خویش است.

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها