ماجرای خنده‌دار یک نامه در «ساعت خوش» | وقتی سه نفر با هم حرف زدند و سعید آقاخانی هیچ چیز نفهمید!

در یکی از قسمت‌های پرانرژی برنامه «۱۰۰۱»، پای خاطره‌گویی که باز شد، یوسف صیادی و نصرالله رادش به یکی از سکانس‌های ماندگار برنامه نوستالژیک "ساعت خوش" اشاره کردند؛ جایی که گروهی از هنرمندان جوان آن زمان، با ذهن‌های خلاق و طنزهایی اصیل، صحنه‌هایی ماندگار را رقم زدند.

موضوع از جایی شروع شد که یوسف صیادی به ماجرایی اشاره کرد که در آن مرحوم داوود اسدی، رضا عطاران و خودش در یک سکانس مشترک برای سعید آقاخانی نامه‌ای می‌فرستند. در اجرای آن صحنه، صدای هر سه نفر در بخش صوتی نامه شنیده می‌شود، اما چون هر کدام با سبک خود و همزمان حرف می‌زنند، شنونده‌ی نامه، یعنی آقاخانی، به‌کلی گیج می‌شود و در نهایت از فرط سردرگمی، واکنشی انفجاری نشان می‌دهد!

طنز ماجرا در این است که طرح این ایده بر اساس یک تجربه‌ی واقعی شکل گرفته بود؛ سفری از مرحوم داوود اسدی به اصفهان. در آن سفر، اسدی هنگام پرسیدن آدرس با چند نفر روبه‌رو می‌شود که هم‌زمان جواب می‌دهند و او متوجه نمی‌شود که کدام‌شان چه می‌گویند. همین موقعیت ساده، تبدیل می‌شود به یک ایده بکر برای ساخت طنزی در قالب یک سکانس در «ساعت خوش».

رادش هم با همان روحیه پرانرژی همیشگی‌اش از آن خاطره گفت که هنوز هم با یادآوری آن صحنه، لبخند روی صورتش می‌نشیند. این‌ها لحظاتی هستند که در حافظه طنز تصویری ایران حک شده‌اند و دیدن دوباره‌شان نه‌تنها خنده، که حس نوستالژی و تحسین برای سادگی و خلاقیت هنرمندان آن دوران را هم زنده می‌کند.

اگر می‌خواهید این سکانس خنده‌دار را ببینید و با ما به فضای طنز درخشان دهه ۷۰ بازگردید، ویدئوی این بخش از برنامه ۱۰۰۱ را از دست ندهید.

و اگر شما هم خاطره‌ای از برنامه «ساعت خوش» یا هنرمندان آن دوران دارید، حتماً در بخش نظرات با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.