کد خبر: 21142

تحریف تاریخ و عشق در تاسیان؛ روایت نادرست و شباهت‌های عجیب

تاسیان؛ روایت تحریف‌شده از تاریخ و عشق در پس پرده جنایت‌های تینا پاکروان!

تحریف تاریخ و عشق در پس جنایت‌های تینا پاکروان؛ روایت‌های مخدوش و شباهت‌های نادرست به آثار بزرگ علوی

تاسیان؛ روایت تحریف‌شده از تاریخ و عشق در پس پرده جنایت‌های تینا پاکروان!

در حال حاضر، پس از گذشت نیم‌قرن، مجموعه‌هایی مانند «تاسیان» با استفاده از فانتزی‌سازی از گذشته، نه‌تنها تاریخ را تحریف می‌کنند، بلکه بر اساس داستان‌های عاشقانه و نادیده گرفتن واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی دوران پهلوی، تصویری نادرست و مخدوش از آن دوره به تماشاگر ارائه می‌دهند.

در اینجا، همه چیز وارونه می‌شود؛ تراژدی تاریخ با عشق تقویت می‌گردد.

عشق همواره یکی از موضوعات محبوب در تاریخ سینما بوده و هست؛ فراتر از صنعت فیلم، کشمکش‌های رسیدن به معشوق از دیرباز موضوعی است که در هزاران داستان عاشقانه، چه سطحی و چه عمیق، به کار رفته است. به همین دلیل، در آثار سینمایی تاریخی، سیاسی یا حتی کمدی، اغلب روایت اصلی با داستانی عاشقانه همراه می‌شود تا تماشاگر را مجذوب کند. اما نکته جالب این است که تاریخ ایران به قدری تراژیک و پرحادثه است که این بار، حوادث تاریخی خود به عامل جذابیت یک داستان عاشقانه تبدیل می‌شود.

تینا پاکروان در آثار خود مانند تاسیان و خاتون، از این ترفند بهره می‌گیرد. او چند رویداد مهم تاریخی را انتخاب می‌کند و داستانش را با وقایعی که در حافظه جمعی ایرانیان نقش بسته است، آغاز می‌کند. سپس بدون توجه کافی به بستر تاریخی، داستانی عاشقانه روایت می‌کند؛ او نه به عمق مفهوم عشق می‌رسد و نه نگاه دقیقی به تاریخ دارد.

در واقع، کاری که پاکروان در تاسیان انجام می‌دهد، شباهت زیادی به الگوی خاتون دارد. در تاسیان، او با شروع از دوران ساواک و نزدیک شدن به انقلاب ۱۳۵۷، قصد دارد با باز کردن یک زخم قدیمی و رویدادی تاریخی، تماشاگر را جذب کند. اما پس از چند قسمت، عناصر تاریخی کم‌رنگ می‌شوند و کشمکش‌های عاشقانه جای آن‌ها را می‌گیرند. در طول داستان، جز چند نماد سطحی و بی‌ربط به تاریخ، چیز دیگری به چشم نمی‌خورد. چون جنبه‌های تاریخی ضعیف است، قصه برای پوشاندن این خلأ، شور و هیجان عاشقانه را بالا می‌برد تا کمبود فهم تاریخی پنهان بماند.

تاسیان؛ شباهت فراوان یا سرقت ادبی؟

پاکروان در تلاش است روایت انقلاب را از دیدگاه ساواکی‌ها و خانواده‌ای شاهدوست و ثروتمند بازگو کند. سبک روایت او شباهت زیادی به سبک بزرگ علوی دارد. اگرچه این شباهت‌ها فراتر از شباهت‌های صرف است، اما قضاوت درباره سرقت ادبی در مورد اثر اخیر تینا پاکروان کار ساده‌ای نیست؛ چرا که هر کسی که رمان «موریانه» را خوانده باشد، خطوط اصلی داستان و تحولات شخصیتی امیر (خسرو) و خانواده‌اش را به یاد می‌آورد. شخصیت ساواکی در «موریانه» نام اصلی خود را فاش نمی‌کند و خودش را «یارو» معرفی می‌کند.

در اثر علوی، داستان پسری به نام آسمان جل (یارو) به‌طرز هنرمندانه‌ای روایت می‌شود که از سر بیکاری و علافی جذب ساواک می‌شود، در حالی که او نیز در خانواده‌ای مذهبی و محله‌ای سنتی بزرگ شده است. مادر او زودباور و ساده‌دل است و بی‌خبر از شغل پسر، در مشاجره‌های خانوادگی از او حمایت می‌کند. او نیز مانند امیر، تا دیروقت در خانه پرسه می‌زند و نسبت به ارزش‌های خانواده بی‌توجه است.

تفاوت‌هایی نیز وجود دارد، مثلاً در داستان علوی، خواهر شخصیت اصلی (رقیه) به گروه‌های مجاهدین و اسلام‌گرا جذب می‌شود، در حالی که در «تاسیان»، این اتفاق برای برادر امیر می‌افتد. جالب‌تر اینکه در «موریانه»، شخصیت ساواکی تلاش می‌کند ذهن سازمان امنیت را از اقدامات خواهرش منحرف کند و در این کار تا حدی موفق است. در «موریانه»، رقیه نسبت به برادرش مشکوک است، اما در «تاسیان»، امید به امیر تردید دارد.

همچنین، یارو در داستان علوی، مانند امیر، با تملق و رفاقت‌زدگی سریعاً در ساواک ترقی می‌کند. هر دو شخصیت، اگرچه سواد زیادی ندارند، اما با جملات حفظ‌شده از کتاب‌ها، در محافل دانشگاهی و روشنفکری جای می‌گیرند. یارو خود را دانشجوی اقتصاد نشان می‌دهد، همان‌طور که امیر ادعا می‌کند دانشجوی ادبیات است. هر دو با جوانان روشنفکر وارد مناظره می‌شوند. یارو در «علوی»، همانند امیر، در مقابل رقیه نرمش نشان می‌دهد، درست همان‌طور که امیر امید را شکنجه می‌دهد.

اگر فرض کنیم این شباهت‌ها تصادفی است، باید به شباهت دیگری نیز اشاره کنیم؛ دختر دایی شیرین در «تاسیان» شباهت زیادی به شخصیت مرضیه در «موریانه» دارد، که بزرگ علوی او را «دختر ثروتمند، بزک‌کرده اما مبارز» توصیف می‌کند.

امیدوارم تمام این شباهت‌ها تصادفی باشد، زیرا اگر پاکروان به‌طور عمیق‌تر اثر «موریانه» را مطالعه کرده بود، باید می‌دید که انسجام داستان بیشتر و منسجم‌تر از آن است که در «تاسیان» مشاهده می‌شود.

زندگی و دوران تاسیان

ریشه‌های انقلاب 1357 بسیار پیچیده‌تر از تصور رایج است که تنها اعتراض چند دانشجوی چپ و کارگر ساده را عامل آن بدانیم. ناکارآمدی نظام پهلوی هم از دید چپ‌ها، هم از نظر روحانیون و هم لیبرال‌ها قابل درک بود. حتی در گزارش‌ها، نشانه‌هایی از تعارض میان حاکمیت سیاسی آن زمان و نگرش‌های عمومی جامعه مشاهده می‌شد، اما سیاستمداران آن دوره تمایلی به پذیرش این تضادها نداشتند.

اعتباری که تاسیان برای چپ‌ها و دانشگاه‌ها قائل است، بسیار بیش از قدرت واقعی آن‌ها در دوران انقلاب است. از سوی دیگر، کم‌رنگ کردن نقش جامعه مذهبی در آن برهه، تأثیر چندانی بر واقعیت تاریخی ندارد.

بزرگ علوی، که خود در زندگی عملی مبارز سیاسی و چپ‌گرا بوده، تحولات دوران انقلاب 57 را از منظر یک ساواکی و کارشناس سازمان امنیت دوران پهلوی، با لحنی اعتراف‌گونه چنین توصیف می‌کند: «ساواکی‌ها، ملاها را جدی نمی‌گرفتند و تمرکز اصلی‌شان بر روشنفکران بود، در حالی که به باور او، ملاها در جامعه نفوذ بیشتری داشتند و در نهایت کار را به دست گرفتند.»

سوال این است که علوی چه چیزی را جدی نگرفته بود و چرا در بازخوانی گذشته، چنین تعبیری را از زبان یک سازمان امنیتی شکست‌خورده بیان می‌کند؟ واقعیت این است که در دهه پنجاه، قدرت شبکه‌های مذهبی و نفوذ مساجد بسیار بیشتر از چپ‌ها بود؛ بخشی از تاریخ که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای پرهیز از قضاوت شخصی، به نتایج اولین نظرسنجی‌های مربوط به نگرش ایرانیان رجوع می‌کنم که تصویری روشن از دیدگاه‌های آن زمان ارائه می‌دهد.

براساس این نظرسنجی، 83 درصد از افراد جامعه اعلام کرده‌اند که همیشه نماز می‌خوانند و 79 درصد روزه‌های واجب خود را انجام می‌دهند. همچنین، 36 درصد گفته‌اند که هر روز به مسجد می‌روند و 23 درصد حداقل دو بار در هفته به مسجد مراجعه می‌کنند. در مجموع، 78 درصد افراد، حداقل یک بار در هفته به مسجد می‌رفتند. در چنین جامعه‌ای، با توجه به ارزش‌ها و شبکه مساجد، طبیعی است که قدرت مذهب و نفوذ روحانیت در جامعه بیشتر باشد.

تهران، شهری پر از زیبایی‌های فانتزی و خیالی

بر خلاف تصویری که تاسیان از سال 1356 ارائه می‌دهد، شهری تمیز، خلوت و فانتزی در پایتخت دیده نمی‌شود. بر اساس گزارشی که در اسفند همان سال توسط دبیرخانه شورای نظارت بر شهر تهران منتشر شده است، وضعیت آن زمان کاملاً متفاوت است. در آن سال‌ها، تهران به عنوان شهری آلوده، پرترافیک، نامنظم، جنوبی مهاجرپذیر و پرآلونک معرفی شده است؛ برای نمونه، در این گزارش آمده است:

1. آلودگی هوا | تهران با جمعیت 4.5 میلیون نفر و بیش از یک میلیون خودرو، در بین بیست شهر پرجمعیت جهان قرار دارد که از نظر آلودگی بسیار مشکل‌ساز است. میزان آلودگی هوای تهران هر سال حدود 10 تا 12 درصد افزایش می‌یابد و سهم خودروهای بنزینی در این آلودگی حدود 78 درصد است. به دلیل افزایش تعرفه گمرکی، عمده وسایل نقلیه بنزینی قدیمی و فرسوده شده‌اند.

2. ترافیک | میانگین فاصله بین منزل و محل کار در تهران حدود 8.5 کیلومتر است و طی آن با خودرو حدود 50 دقیقه زمان نیاز است. نبود اوج ترافیک شدید روزانه نشان می‌دهد که ظرفیت شبکه خیابان‌ها در وضعیت اشباع قرار دارد.

استبداد سیاه دوران سلطنت پلهوی و نقش ساواک

تاسیان نشان داد که اهمیت و آینده نگری بزرگ علوی چقدر عمیق و درست بوده است، چرا که او به درستی گفته بود: «...»

رمان «ورق پاره‌های زندان» اثر دیگری از بزرگ علوی است که به توصیف دهه 1320 و دوره پهلوی اول می‌پردازد؛ زمانی که علوی خود در آن زمان یک مبارز جوان بوده و به زندان افتاده است. در ابتدای این اثر، علوی فضای استبداد و سرکوب آن دوره را به گونه‌ای ثبت می‌کند که نشان‌دهنده شدت و عمق خفقان آن زمان است: «ورق‌پاره‌های زندان نام بی‌مسمایی برای این یادداشت‌ها نیست که غالباً در زندان نوشته شده است. در واقع، اغلب این نوشته‌ها روی ورق پاره، کاغذ قند، کاغذ سیگار اشنو یا پاکت‌هایی که برای آوردن میوه و شیرینی به داخل می‌آوردند، نوشته شده است. این کار بدون خطر نبوده است؛ چرا که اگر مأمورین زندان مداد و این یادداشت‌ها را می‌دیدند، جنایت بزرگی محسوب می‌شد.»

او ادامه می‌دهد که چه زمانی که مأمورین زندان متوجه می‌شدند کسی در حال نوشتن یادداشت‌هایی درباره وضعیت ایران است، خطر بسیار جدی می‌شد. خانباباخان اسعد، رئیس زندان، در زندان به شدت و وقیحانه‌ای درگذشت، فقط به این دلیل که یادداشت‌های او به دست مأمورین افتاده بود. در این باره، یکی از دوستان علوی نقل می‌کرد که: «تصور کنید یک زندانی، آن هم سیاسی، روزانه وقایع زندان را یادداشت کند؛ تصور کنید چه چیزی ممکن است از این نوشته‌ها برآید.»

اما چرا بزرگ علوی حاضر شده است چنین خطری را به جان بخرد؟ او در مقدمه «ورق پاره‌های زندان» پاسخ می‌دهد: «من با آگاهی کامل از این خطرات، یادداشت می‌نوشتم، چون ایمان قطعی داشتم که ملت ایران از این وقایع اطلاع کافی ندارد و...»

دیدگاه شما
پربازدیدترین‌ها
آخرین اخبار